خلاصه داستان :

از خالق / تهیه‌کننده اجرایی / نویسنده / کارگردان دنی دنی مک‌برید ، تهیه کننده / کارگردان اجرایی جدی هیل و تهیه کننده / کارگردان اجرایی دیوید گوردون گرین ، سریال کمدی HBO The Righteous Gemstones (قبلاً برای یک فصل دوم انتخاب شده است) داستان یک جهان را روایت می کند- خانواده مشهور تلویزیون تلویزیونی که به همان اندازه با حرص و آز و انحراف رواج دارند و این کار را با کارهای خیرخواهانه انجام می دهند. و با توجه به اینکه متکدیان به دنبال تضعیف شهرت فرزند ارشد جسی Gemstone (مک برید) هستند ، پدرسالار الی (جان گودمن) قصد دارد تا امپراتوری خانواده را گسترش دهد می تواند به خطر بیفتد.

 

در حالی که در بخش HBO در انجمن مطبوعاتی انجمن منتقدین تلویزیون ، Collider این فرصت را پیدا کرد که با جودی هیل بنشیند ، به گفتگو بپردازد ، دیوید گوردون گرین و بازیگر نقش بازیگر ادی پترسون (که نقش دختر سنگ های قیمتی ، جودی) را در مورد جذابیت نمایش مانند "صالحین" نشان می دهد. سنگهای قیمتی ، چرا جودی جواهرات سنگی "مانند یک قو لعنتی" است ، امکانات بی پایان با طنز ، تقسیم وظایف به عنوان کارگردان ، چرا این تیم خلاق در طول سال ها در پروژه های مختلفی به هم چسبیده است ، بزرگترین چالش تولید با این نمایش و اینکه آیا جودی فکر می کند می تواند تجارت خانوادگی را به عهده بگیرد.

 

the-Right-gemstones-edi-patterson-01

تصویر از طریق HBO

 

Collider: به نظر می رسد این نمایش بسیار جالب مضحک است. آیا بخشی از جذابیت انجام چنین کاری بود؟

 

EDI PATTERSON: بله ، کاملا. بنابراین ، من معاون اصلی را با این احمق ها انجام دادم ، و سپس دنی [مکبرید] و من بعد از اینکه ما با آن کار تمام شد ، دو چیز نوشتم. و جایی در وسط آن ، او شروع به فکر کردن در مورد جواهرات سنگین درست کرد. حتی در آن زمان ، او به بازی خواهر خود با من اشاره کرد. حتی قبل از این چیزی بود ، من دوست داشتم ، "بله ، من هر چه هست و هر زمان که هستم وارد آن هستم."

 

وقتی فهمیدید که جودی جواهرات سنگ کیست ، واکنش شما چه بود؟ چه چیزی راجع به او دوست داشتید ، و به عنوان چالش های کاوش در مورد او چه دیدید؟

 

PATTERSON: من فکر می کنم بسیار جالب است که او بسیار ناامید است ، اما او واقعاً تلاش می کند. من دوست دارم که او واقعاً چیزی را بخواهد ، از طریق آن ناامیدی بسیار ، و متوقف نمی شود. و دوست دارم که او از ریل خاموش باشد و کمی وحشی باشد و افراد را کمی دیوانه وار کند.

 

جودی هیل: او مانند یک قو لعنتی است.

 

پاترسون: باشه ، من این کار را خواهم کرد.

 

جودی و دیوید ، شما بچه ها را دیدید ، تا آنجا که امکانات این جهان وجود دارد؟ آیا وقتی خانواده ای مثل این احساس می کنند احساس می کردند طنز بی پایان وجود دارد؟

 

هیل: شما گفتن یک خانواده درست است. کل اتفاقات کلیسایی مگا مطمئناً پس زمینه است ، اما این کمدی از آنجا ناشی می شود که همه این شخصیت ها در کنار هم باشند ، و این گروه بزرگ همه و روابط بین شخصیت ها. برای من جالب ترین چیز بود زیرا من قبلاً هرگز با چنین گروه بزرگی کار نکرده ام.

 

DAVID GORDON GREEN: ایده این است که ، با ایجاد یک نمایش خانوادگی ، قابل اعتماد باشد. من چند هفته پیش در جشن تولد 50 سالگی عروسی پدر و مادرم ، در دالاس ، تگزاس ، جایی که بزرگ شدم ، خانه بودم. من سه خواهر دارم و یکی از خواهرانم به من خبر داد که من مورد علاقه مادرم نیستم. او این خبر سخت را به من می داد و این واقعیت که فکر می کردم خنده دار است ، به او توهین کرد. او از این موضوع ناراحت بود - زیرا هرگز محبوب نمی شد. بنابراین ، فقط به شیوه کودکانه فکر کنید که چگونه به عنوان افراد بالغ ، بلافاصله به آن سوق داده می شوید ، و در عین حال بسیار غمناک و خنده دار است.

 

PATTERSON: شما یک کودک در کنار خواهر و برادرهای خود هستید.

 

سنگهای قضایی-درست-سنگهای قیمتی-edi-patterson-danny-mcbride

تصویر از طریق HBO

 

GREEN: و من دوست داشتم ، اگر الان مورد علاقه من نباشم ، دفعه بعد که مادرم را می بینم خواهم بود. من باید بفهمم که چگونه به بالا برگردم.

 

پاترسون: من دوست دارم او مورد اهانت و صدمه دیده باشد که شما آن را منفجر کردید.

 

GREEN: با او در بالا ، ما باید او را به پایین. اینگونه نگاه می کنم که وقتی جودی دوست دارد ، "صورت من را نیز بکشید!" مثل این است که "چه مشکلی با این افراد وجود ندارد؟"

 

ادی ، آیا پیدا کردن صدای شما همیشه کار سختی است ، و در بین چنین افراد با استعدادی کار می کنید ، و همه شما خیلی متفاوت هستید ، به خصوص وقتی که در حال بداهه سازی و بازی هستید؟

 

PATTERSON: راستش ، تمام سفر من با این عزیزها - جودی ، دیوید و دنی - جادویی بوده است که احساس می کرد منظور آن بوده است. من فوراً احساس کردم ، "اوه ، گه ، این بچه ها برادران من هستند." من آنها را می گیرم ، و آنها مرا می گیرند. من هرگز احساس نکردم که پیدا کردن صدای من با آنها دشوار است. احساس می کنم می توانم اجازه دهم صدای من پاره شود ، و آنها آن را دریافت می کنند ، که بزرگترین هدیه در زندگی من است.

 

هیل: موافقم کار با ادی همیشه کار بسیار آسانی است ، اما او به همین راحتی است که کمک می کند. هر وقت خط می زد ، واقعاً من را می خنداند. من به آنجا می روم زیرا من می خواهم ، و نه به این دلیل که احساس می کند مانند ما باید باشد.

 

همه اعضای این خانواده آنقدر جالب هستند که می خواهید بدانید که آنها وقتی آنها را نمی بینیم ، چه نوع مجنون هایی را انجام می دهند.

 

GREEN: هر کس که ظاهر می شود ، حتی شخصیت هایی که زیر نظر چیزها هستند ، شما می خواهید تعداد بیشتری از آنها را ببینید.

 

PATTERSON: از آنجا که این افراد بسیار جالب و ناقص و عجیب و جالب هستند ، شما فقط می توانید آنها را تماشا کنید.